- یادمون باشه که؛ کسی که زیر سایه دیگری راه میره، خودش سایهای نداره.
- یادمون باشه که؛ هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.
- یادمون باشه که؛ زخم نیست آنچه که درد دارد، عفونته.
- یادمون باشه که؛ در حرکت همیشه افقهای تازه هست.
- یادمون باشه که؛ دست به کاری نزنیم که نتوانیم آن را برای دیگران تعریف کنیم.
- یادمون باشه که؛ اونایی که دوستشون داریم میتونند دوستمون نداشته باشند.
- یادمون باشه که؛ حرفهای کهنه از دل کهنه میاد، پس دلی نو بخریم.
- یادمون باشه که؛ فرار، راه به دخمهای میبره برای پنهان شدن، نه آزادی.
- یادمون باشه که؛ باورهامون شاید دروغ باشند.
- یادمون باشه که؛ لبخندمان را در آیینه جا نگذاریم.
- یادمون باشه که؛ آروزهای انجام نیافته دست زندگی رو گرفتن و اونو راه میبرند.
- یادمون باشه که؛ محبت به دیگران برای نمایش گذاشتن مهر خودمون نباشه.
- یادمون باشه که؛ آدمها همه ارزشمندند و همه میتونند مهربون و دلسوز باشند.
- یادمون باشه که؛ تنهایی ما در مقایسه با تنهایی خورشید خیلی کمه.
- یادمون باشه که؛ دو رنگی رو با کمتر از صداقت ندیم.
- یادمون باشه که؛ دلخوشیها هیچ کدوم ماندگار نیستند.
- یادمون باشه که؛ تا وقتی اوضاع بدتر نشده! یعنی همه چیز روبراهه.
- یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظهها.
- یادمون باشه که؛ آرامش جایی فراتر از ما نیست.
- یادمون باشه که؛ من تنها نیستم، ما یک جمعیتایم که تنهاییم.
- یادمون باشه که؛ از چشمه درس خروش بگیریم و از آسمان درس پاک زیستن.
- یادمون باشه که؛ برای آموختن و درس دادن به دنیا آمدیم، نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان.
- یادمون باشه که؛ برای پاسخ دادن به احمق، باید احمق بود!
- یادمون باشه که؛ لازمه گاهی با خودمون روراستتر از این باشیم که هستیم.
- یادمون باشه که؛ قبلا چیزهایی برامون مهم بودند که حالا دیگه مهم نیستند.
- یادمون باشه که؛ آنچه امروز برامون مهمه، فردا نخواهند بود.
- یادمون باشه که؛ نیازمند کمک هستند آنها که منتظر کمکشان نشستهایم.
- یادمون باشه که؛ ما از این به بعد هستیم، نه تا به حال.
- یادمون باشه که؛ غیرقابل تحمل وجود ندارد.
- یادمون باشه که؛ با یک نگاه هم ممکنه بشکنند دلهای نازک.
- یادمون باشه که؛ به جز خاطرهای هیچ نمیماند.
- یادمون باشه که؛ وظیفه من اینه «حمل باری که خودم هستم تا آخر راه».
- یادمون باشه که؛ منتظر تنها یک جرقه است، انبار مهمات.
- یادمون باشه که؛ کار رهگذر عبوره، گاهی برمیگرده،گاهی نه.
- یادمون باشه که؛ در هر یقینی میتوان شک کرد و این تکاپوی خرد است.
- یادمون باشه که؛ همیشه چند قدم آخره که سختترین قسمت راهه.
- یادمون باشه که؛ امید، خوشبختانه از دست دادنی نیست.
- یادمون باشه که؛ به جستجوی راه باشیم نه همراه.
- یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظهها.
- یادمون باشه که؛ کلا ناامید نمیشی اگه تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی.
- یادمون باشه که؛ خوبی اونی رو که نداریم اینه که نگران از دست دادنش نیستیم.
- یادمون باشه که؛ در خستهترین ثانیه عمر، رمقی برای انجام کارهای کوچک هست.
- یادمون باشه که؛ وقتی از دست دادن عادت میشه بدست آوردن، دیگه آرزو نیست.
- یادمون باشه که؛ اونایی رو که گوشه آسایشگاهها غریباند و تنها، از یاد نبریم.
- یادمون باشه که؛ گاهی باید برای راحتی خیالِ دیگران خودمون رو خوشحال نشون بدیم.
- یادمون باشه که؛ سعادت دیگران بخش مهمی از خوشبختی ماست.
- یادمون باشه که؛ قولی را که به کسی میدیم عمل کنیم.
- یادمون باشه که؛ دوست بداریم بیانتظار پاسخی از طرف دیگران.
- یادمون باشه که؛ مهربانی صفت بارز عشاق خداست پس از اینکار ابایی نکنیم.
- یادمون باشه که؛ این دعا همیشه ورد زبونمون باشه «خدایا هیچوقت ما رو به حال خودمون رها نکن
». به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید... نهراسید از اندیشه ی تنهایی من... صفحه ی تنهایی من... شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد... صفحه ی خاطر تنهایی من... قطعه سنگی شده است از درد هزاران اندوه... هیچ وقت خودت را برای کسی شرح نده... کسی که تو را دوست داشته باشد... نیازی به این کار ندارد... و کسی که تو را دوست ندارد... آن را باور نخواهد کرد...! بی تو، مهتابشبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم. در نهانخانة جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید: یادم آم که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت. من همه، محو تماشای نگاهت. آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشة ماه فروریخته در آب شاخهها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید، تو به من گفتی: - ” از این عشق حذر کن! لحظهای چند بر این آب نظر کن، آب، آیینة عشق گذران است، تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است، باش فردا، که دلت با دگران است! تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن! با تو گفتم:” حذر از عشق!؟ - ندانم سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم، نتوانم! روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد، چون کبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم ...“
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود عاشقی چه زیباست... عاشقتم عشقم
دوست دارم. تقدیم به عشقم یک نفر... یک جایی... تمام رویاهایش لبخند توست. احساس میکنه واقعا زندگی با ارزشه ... پس هر وقت احساس تنهایی کردی این حقیقت و به یاد داشته باش که یک نفر... یک جایی... در حال فکر کردن به توست
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ... ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ... کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ... کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم... کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم... میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ... انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ... شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی ! تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد! تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛ هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... ! برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!! از انتظار ... از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم هیچکس لیاقت اشک های تو را نداردوکسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو میشود!! دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیردو قلب تورا لمس کند!!
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زده ای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
دریای من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت
متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |