بچه ها من تنهام!!!کمک
تا به حال نوشته بودم ؟
به گمانم نه !
پس اینبار برایت می نویسم که :
دست نوشته هایت سر خوشی را به قلبم هدیه می
کنند .
میخواهمت هنوز ؟؟؟
گاه چنان آشفته و گنگ می شوم که تردید در باورهایم
ریشه می دواند
اما باز هم در آخرین لحظه تکرار می کنم که حتی اگر
چشمانت بیگانه بنگرند.
میخوانمت هنوز ، حتی اگر دستانت مرا جستجو نکنند.
هیچ بارانی قادر نخواهد بود تو را از کوچه اندیشههایم
بشوید.
و اینها برای یک عمر سرخوش بودن و شیدایی کردن
کافی است.
به گمانم در ورای این کلمات می خواستم بگویم که :
دلتنگت شده ام به همین سادگی .
< type="text/java">
نوشته شده در جمعه 90/4/3ساعت
11:40 صبح توسط افشین نظرات ( 2 ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |