چشای بارونی من طاقت موندن نداره بغض صدام نمیشکنه جرات خوندن ندارم یه حسرت همیشگی یه اسمون شیشه ای نداشتنت بهونه بود قسمت من همینه سهم من از عشق تو فقط ندیدنت نبود نا مهربون نبودی بری از یادم دوستت داشتم چرا نمیرسی به فریادم تو میدونی این روزا چه حالی دارم پر بغضم پر دردم دلتنگم به خدا سرد سردم من که ندیدمت وقت پر پرشدنت تو که منو دوست داشتی چراتنها رفتی از توی خاطراتمون نگفتی فاصله ی شکستو معنا میکنی نگفتی وقت رفتنت امروز و فردا میکنی نگفتی تو شبایی که نیستی دیگه کنار من غریبه ها سر میکشن تو دفتر خاطرات من نگفتی جای اسم تو خالی میشه تو دفترم نگفتی رنگ چشات یواش یواش میره از یاد من نگفتی بعد رفتنت چقدر بهونه میگیرم نگفتی اگه نباشی شاید من بمیرم من که دارم کم میارم طاقت موندن ندارم فقط میخوام میام پیشت یه روز از خواب پامیشم ببینم رویا بوده هر اتغاقی که افتاده بگم خیالاتی شدم خواب دیدم رویا بوده تو دریاتنها خواب دیدن...
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |