بچه ها من تنهام!!!کمک
دل هر چه داشت نثار چشمان تو کرد اما دل تو غریبه را پرستید...
رفتنت دوباره نگاهم را با انتظار همخانه کرد
منتظر شدم منتظر لحظه های دیگر در کنار تو ماندن اما انتظار پوسید
گفتم حالا که میروی لااقل یک آرزو برایم بگذار
آرزوی توخالی برای دلخوشیم
و تو گفتی : در آرزوی برگشتنم بمیر.
دست تنت را بوسیدم و خدا را شکر کردم
از اینکه سر انجام فهمیدی بی تو خواهم مرد
نوشته شده در دوشنبه 91/1/7ساعت
10:20 عصر توسط افشین نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |