دختری هستم تنها،هنگامیکه این برگ را باز میکنی سر انجام مرا بیاد اور، دختری که تنها به دنیا امد وتنها هم وداع کرد، دختری که تنها روزگارش را تیره و تار کرد و او را به فلاکت انداخت، دختری که شادیهایش با مرگ تضمین شد و او را خوشبخت کرد، دختری که قلبش را در اختیار عشق قرار داد ولی خود مزه ی عشق را نچشید، دختری که به قلبهای دیگران نوید داد اما خود با ناامیدی رهسپار شد، دختری که زندگی را دوست داشت اما زندگی از او متنفر بود، دختری که همش به زندگی خندید اما زندگی گره ی اخم هایش را به روی او باز نکرد، پس تو او را به یاد اور و به تنهایی او اشک بریز... .....خدایا به چه کسی بگویم که سر تا پای این دنیا همش ننگه!!!.....
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |